عشق واقعی
🌺عشق واقعی همین است و بس🌺
قبل از شروع مبحث به داستان جالبی که در ادامه میخوانید و مربوط به لیلی و مجنون می باشد میپردازم ، که بطور زیبا عشق مجنون را به لیلی بازگو و تفسیر کرده است.
خلاصه داستان لیلی و مجنون
لیلی و مجنون نام یکی از منظومه های نظامی گنجوی شاعر بزرگ ایران است.
لیلی دختری زیبا از قبیله عامریان بود و مجنون پسری زیبا از دیار عرب. نام اصلی او قیس بود و بعد از آشنایی با لیلی او را مجنون یعنی دیوانه خواندند، چرا که او دیوانه وار دور کوه نجد که قبیله لیلی در آنجا بود طواف می کرد. قیس با لیلی در راه مکتب آشنا شد و این دو شیفته یکدیگر شدند. ابتدا عشقشان مخفی بود اما از آنجا که قصه دل را نمی توان مخفی نگاه داشت، رسوای عالم شدند و قصه دلدادگی آنها به همه جا رسید.
پدر لیلی مردی بود مشهور و ثروتمند و چون بعضی از رجال آنروزی حاضر نبود دخترک زیبای خود را به فرد بی سر و پایی چون قیس دهد که تنها سرمایه اش یک دل عاشق بود و بس.
پدر مجنون به خواستگاری لیلی رفت اما نه تنها پدر لیلی، بلکه همه قبیله عامریان با این وصلت مخالفت کردند.
مجنون چون جواب رد شنید زاریها و گریه ها کرد، ولی دست بردار نبود. قبیله لیلی قصد آزار او را کردند و او گریخت. مجنون حتی شخصی به نام نوفل را به خواستگاری لیلی فرستاد اما سودی نداشت.
بعدها لیلی را به مردی از قبیله بنی اسد دادند، البته بر خلاف میل لیلی. نام این مرد “ابن سلام” بود. عروسی مفصلی برگزار شد. پدر لیلی از خوشحالی سکه های زیادی بین حاضران تقسیم کرد. در اولین شب زفاف ابن سلام سیلی محکمی از لیلی نوش جان کرد.
مردی خبر این ازدواج را به مجنون رسانید و خود بهتر میدانید در آن موقع چه حالی به مجنون عاشق و بی دل دست داد. غم مرگ پدر نیز پس از چندی به آن اضافه شد. لیلی نیز دل خوشی از ابن سلام نداشت و به زور با او سر می کرد تا اینکه ابن سلام بیمار شد و پس از مدتی جان سپرد و لیلی در مرگ جانسوز او به سوگ نشست.
این خبر را به مجنون رساندند. مجنون دو تا پا داشت دوتای دیگر هم قرض گرفت و به دیدار لیلی شتافت. شاید می خواست شریک غم پدرش لیلی باشد.
سرتان را درد نیاورم این دو مدتی در کنار هم بودند و از عشق هم بهره ها بردند. ولی افسوس که دیری نپایید که چراغ عمر لیلی زیباروی خاموش شد و مجنون تنهای تنها شد.
قبر لیلی را از مجنون مخفی ساختند. ولی مجنون از خدا خواست او را به لیلی برساند و گفت “اینقدر می گردم و اینقدر خاکها را می بویم تا بوی لیلی را حس کنم” و چنین کرد تا قبر دلداده خود را یافت. مجنون بر سر قبر لیلی آنچنان گریه و زاری کرد تا به او پیوست و او را در کنار لیلی دفن کردند و این دو دلداده عاشق بار دیگر در کنار هم آرمیدند.
باید گفت صد احسنت به این عشق.
و اماااااا در ادامه مبحث عشق واقعی چیست و چطور ایجاد میشود
👇👇👇
واژه ی عشق شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟
از خودگذشتی یا حرف های عاشقانه؟
دنیایی از توصیفات برای پاسخ به این سوال وجود دارد اما بیایید کمی از رویاها فاصله گرفته و بدانیم که کدام نشانه ها و رفتار می تواند علامتی بی چون و چرا از عشق واقعی باشد.عشق واقعی
عشق واقعی چیست، چگونه به وجود می آید و نهال آن باید به چه طریقی آبیاری شود؟
آیا مفهوم آن را درک کرده اید و فکر می کنید می توانید به سمت آن پربگشایید؟
یک عشق واقعی باید این ۱۰ نشانه را داشته باشد؛ آنها را مطالعه کنید تا متوجه شوید که در زندگی شخصی تان تا چه حد به عشق نزدیک شده اید:
شاید فیلم های عشقی زیادی دیده یا رمان های عاطفی فراوانی مطالعه کرده باشید که حکایت از ماجرای عشق زن و مردی می کنند که یکی مشکل دارد و دیگری نهایت فداکاری را به پای آن دیگری می ریزد تا ناراحتی را از دل او پاک کند. مثلا زن به بیماری مهلکی مبتلا می شود و مرد زمین و زمان را به هم می دوزد تا سلامت را به او بازگرداند.
معمولا این داستان ها با پایانی غم انگیز ختم می شوند. اگر فکر می کنید که عشق واقعی یک چنین چیزی است سخت در اشتباهید! برای درک مفهوم عشق حقیقی به تماشای سریال های کمدی عشقی بپردازید. جایی که وصال یک زن و مرد علاقه مند ممکن شده و بعد از ازدواج همچنان احساسات خوب بین آن دو جریان دارد و شادی همه جا موج می زند.
نشانه های عشق واقعی و عاشق واقعی
👇👇
شعار نیستند بلکه حقیقت هایی هستند که یک زوج عاشق واقعی به اثرات انها ایمان دارند پش خودت را جای کاراکترهای بگذار که باید کاری برای عشق زندگی اش بکند.
هر کاری که می تواند تهدیدی برای ازدواج محسوب شود باید کنار گذاشته شود. اذیت و آزار در روابط جنسی، اختصاص دادن تعطیلات به دوست و رفیق به جای همسر، اشتیاق شدید نشان دادن به سرگرمی به نحوی که برای ساعت ها همسر فراموش شود و هر کار دیگر که یک نفر را شاد و دیگری را غمگین کند .
مراقب جنگ و دعواها باشید. هنگامی که حرف های همسرتان به نظرتان ظالمانه و نادرست می آید و شما می خواهید با تمام قوا دلایل منطقی خود را رو کنید و خیال ندارید به هیچ وجه کوتاه بیایید، به خود یادآوری کنید که او یک غریبه نیست، بلکه شریک زندگی و عشق شماست. چرا می خواهید به هر قیمتی که شده سخن خود را به کرسی بنشانید، در حالی که ممکن است دلشکستگی او و سردشدنش از شما را در پی داشته باشد .
چه خوش است آن ازدواجی که زن و شوهر خود را خوشبخت و خوش شانس بدانند و خرسند باشند که می بینند مناسب ترین فرد را برای خود پیدا کرده اند. این ازدواج درست است و خرمی در آن جریان دارد، نه ازدواجی که فرد متاهل طی آن با خود کلنجار برود و حساب کتاب کند که آیا فرد خوبی نصیبش شده یا این که او لیاقت خیلی بهتر از اینها را داشته است؟
آنها به خوبی می دانند به همراه همسر خود در سرزمینی زندگی می کنند که سکه رایجش همان مهربانی است. زن یا شوهر باید در هر زمینه ای با یکدیگر با مهر و عاطفه رفتار کنند.
اگر آنها بر سر موضوعی با هم توافق نداشته باشند، با هم محترمانه بحث می کنند و هرگز صدایشان را بلند نمی کنند و از محدوده فهم و ادب خارج نمی شوند. قرار نیست دو نفر کاملا مانند هم باشند، اما هرکدام از آنها به دیگری اجازه می دهند که آزادانه نظرش را بیان کند.
آنها خود را مانند اعضای یک تیم می دانند که اگر اتفاقی برای یکی بیفتد، وضعیت تیم مختل می شود و آن دیگری باید هرکاری از دستش برمی آید انجام دهد تا اوضاع همسر بهبود یابد و تیم دوباره بتواند به پیشروی خود ادامه دهد. البته این کمک ها باید دوطرفه باشد، نه این که همواره یکی کمک برساند و دیگری فقط دریافت کند .
افرادی که در زندگی خود برای عشق ارزش قائل اند، ناراحتی های دنیای بیرون را وارد خانه شان نمی کنند .
هرکس دوست دارد همسرش همانی باشد که او دلش می خواهد. اما کنترل همسر نباید به شکلی آزاردهنده و ناراحت کننده برای طرف مقابل باشد:«تو چاقی، مدل موهات زشتت می کنه، اگه بخوای این وضع رو ادامه بدی ولت می کنم و می رم» نه، اینها راه درستش نیست. او را با لحنی درست و همراه با تشویق به جهتی که دوست دارید هدایت کنید. شما باید آن قدر برای همسرتان جذاب باشید که اشتیاق وی برای شادکردن شما باشد و در این میان هیچ دست اجباری در کار نباشد .
نمیدانم چند مورد از موارد ذکرشده در زندگی شما با همسرتان صدق می کند، اما از شما می خواهیم که تک تک شان را با زندگی تان تطبیق دهید و از مسیری که احساس می کنید اشتباه می رفته اید بازگردید. عشق واقعی سهم شما و همسرتان است؛ تنها کافی است کمر همت ببندید و برای دستیابی به آن قدم بردارید.
ختم کلاااام اینکه 👇 👇
عزیزان مواظب باشید در راه مدرسه، دانشگاه و… عاشق نشوید و اگر شدید چون لیلی و مجنون نشوید.
حال که عاشق شدید بدانید عشق مخفی کردنی نیست، پس شهره آفاقید.
در راه عشق خود استوار و صبور باشید حتی از خویشان معشوقه خود نترسید.
هرگز تن به ازدواج کسی که دوستش ندارید، ندهید.
در راه عشق باید رنج ها و سختی ها بکشید چرا “که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها”
موفق ، شاد و پیروز باشید 🌺 🌺 🌺
آه چه غرقاب مهیبی است عشق
مهلکه پر ز نهیبی است عشق
غمزه خوبان دل عالم شکست
شیر دل است آنکه از این غمزه رست
زندگی عشق عجب زندگی است
زنده که عاشق نبود زنده نیست
این مطلب در رابطه با عشق واقعی همین است و بس میباشد.